چکیده رابطه بین مشارکت هنری و سلامت در حال حاضر بسیار موضوعی است . با تمایل به تحقیق مبتکرانه ، غیر تهاجمی و اقتصادی قابل دوام اقتصادی که تعاریف معاصر از سلامت ، متخصصان و پژوهشگران سراسر جهان را در بر میگیرند ، در حال توسعه و تحقیق در مورد اختراعات هنری بودهاند . یکی از محرکهای کلیدی در این محیط تحقیق قوی ، رشد تحقیقات کیفی در زمینههای بهداشت و درمان است و محققین علاقمند به بررسی مزایای بالقوه مشارکت موسیقی به طور کامل پیشرفتهای بهدستآمده در تحقیقات کیفی مرتبط با سلامت را پذیرفتهاند . مقاله زیر تعدادی از انواع مختلف پروژههای تحقیقاتی کیفی را نشان میدهد که بر بررسی فرآیند و نتایج مداخلههای موسیقی متمرکز هستند . همچنین یک مدل مفهومی جدید برای موسیقی ، سلامتی و رفاه ارائه میدهد . این مدل جدید براساس نسخه قبلی MacDonald ، Kreutz و میچل ( ۲۰۱۲ b ) با ترکیب عناصر جدید و contextualization و ارائه مثالهای آزمایشی دقیق برای حمایت از اجزای مختلف ایجاد میشود .
کلمات کلیدی : سلامت موسیقی و رفاه ، روانشناسی ، جامعه درمانی ، موسیقی ارتباط بین مشارکت هنری و بهداشت در طول ۱۰ سال گذشته قابلتوجه و در حال رشد بوده و توجه عمومی را به خود جلب کردهاست . با تمایل به تحقیق مبتکرانه ، غیر تهاجمی و اقتصادی قابل دوام اقتصادی که تعاریف معاصر از سلامت ، متخصصان و پژوهشگران سراسر جهان را در بر میگیرند ، در حال توسعه و تحقیق در مورد اختراعات هنری بودهاند . تمرکز این تحقیق بر فعالیتهایی بودهاست که نه تنها اکتشاف خلاقیت را تسهیل میکنند بلکه همچنین لذت بخش هستند ، در دسترس هستند و تاثیر قابلتوجهی بر شاخصهای کلیدی سلامت دارند ( مکدونالد ، Kreutz ، & میچل ، ۲۰۱۲ a ) . از بسیاری جهات ، تحقیقات در حوزه موسیقی در حاشیه برش این نسل جدید از پژوهش و بررسی تاثیرات سودمند مشارکت هنری بودهاست . یکی از محرکهای کلیدی در این محیط تحقیق قوی ، رشد تحقیقات کیفی در زمینههای بهداشت و درمان است و محققین علاقمند به بررسی مزایای بالقوه مشارکت موسیقی به طور کامل پیشرفتهای بهدستآمده در تحقیقات کیفی مرتبط با سلامت را پذیرفتهاند . بیشتر تحقیقات کیفی مورد بحث در این مقاله از پدیدهشناسی به عنوان یک رویکرد نظری کلیدی ( موران ، ۲۰۰۰ ) استفاده کردند . به طور خاص ، تحلیل پدیدارشناسی تفسیری ( IPA ) ( Smith ، گلها ، & لارکین ،
۲۰۰۹ ) به عنوان یک چارچوب تحلیلی بکار رفتهاست . IPA در زمینه موسیقی و سلامت به ویژه در زمینه تجارب زندگی شخصی و اینکه چگونه شرکت کنندگان تجربه خود را معنابخشی میکنند ، مفید است . تعدادی از انواع مختلف پروژههای تحقیقاتی کیفی ارائه شدهاند و این تمرکز بر بررسی فرآیند و نتایج مداخلههای موسیقی میباشد . این مقاله همچنین یک مدل مفهومی جدید برای موسیقی ، سلامت و رفاه ارائه میدهد . این مدل جدید براساس نسخه قبلی of ، Kreutz ، & میچل ( ۲۰۱۲ b ) با ترکیب عناصر جدید و contextualization و ارائه مثالهای تجربی کامل برای حمایت از اجزای مختلف مختلف توسعه مییابد . این مدل با هدف افزایش گفتگوی چند رشتهای در میان انبوه مشاغل ایجاد شدهاست که در تحقیق درباره رابطه بین مشارکت موسیقی و پارامترهای سلامتی گستردهتر نقش دارند . با روانپزشکان موسیقی در خط مقدم ، این گروه از حرفهها شامل روانشناسان ، neurologists ، معلمان ، روانپزشکان حرفهای ، پزشکان ، پزشکان و معماران است . این مقاله همچنین نیاز مبرم برای گردهافشانی ایدهها و پروژههای تحقیقاتی مشترک شامل گفتگوی چند رشتهای در تمام رشتههای درگیر در این مقاله را مورد خطاب قرار میدهد .
صدای بوق و پمپهای تزریق ، صدای هیس ، صدای گاریها و زمزمه صداهایی که پزشکان و پرستاران مرتکب میشوند در حالی که صدای این تجهیزات صرفهجویی در زندگی دشوار است ، یک مطالعه جدید نشان میدهد که برخی صداها مانند لالایی ، ممکن است کودکان و والدینشان را تسکین دهند و حتی الگوهای خواب و غذا نوزادان را بهبود بخشند، در حالی که استرس والدین را کاهش میدهد ( Pediatrics ، ۲۰۱۳ ) .
محققان در مرکز پزشکی مرکز پزشکی Center's لویس آرمسترانگ برای موسیقی و پزشکی این مطالعه را انجام دادند که شامل ۲۷۲ مورد زودرس ۳۲ هفته بارداری و یا مسنتر شدن ۱۱ نوزاد در ۱۱ اقیانوس اطلس بود . آنها اثرات سه نوع موسیقی را بررسی کردند : یک لالایی که توسط والدین baby's انتخاب و خوانده شد؛ یک " دیسک اقیانوس " ، که توسط شرکت طبل Remo ابداع شد ، و یک جعبه gato ، یک ابزار طبل مانند که برای شبیهسازی ریتمهای تپش قلب دو تن مورد استفاده قرار گرفت . این دو ابزار با therapists دارای موسیقی تایید شده زندگی میکردند که موسیقی آنها را با ریتم تنفس کودکان و ریتمهای قلب تطبیق میداد .
محققان دریافتند که جعبه gato ، دیسک اقیانوس منجمد و آواز خواندن، سرعت ضربان قلب را کاهش داده، اگرچه آواز موثرترین راه است . آواز خواندن همچنین مقدار زمانی که کودکان در حالت آمادهباش بودند را افزایش داد و رفتار مکیدن بیشتر با جعبه gato بهبود یافت در حالی که دیسک اقیانوس آرام گرفت . جوآن Loewy ، نویسنده اصلی مرکز آرمسترانگ و ویراستار مجله موسیقی و پزشکی ، میگوید که درمان موسیقی همچنین استرس والدین را کاهش میدهد .
Loewy که کار او بخشی از یک جنبش رو به رشد روانپزشکان و روان شناسان است که در حال تحقیق در مورد استفاده از موسیقی در پزشکی برای کمک به بیمارانی هستند که با درد ، افسردگی و احتمالا ً بیماری Alzheimer's سر و کار دارند ."
چکیده : ارتباط بین تعامل فعال موسیقی ( به عنوان فعالیت فراغت یا حرفهای ) و سلامت روانی هنوز مشخص نیست ، چرا که مطالعات قبلی یافتههای متناقض را گزارش میدهند . در اینجا ما آزمایش کردیم که آیا تعامل موسیقی پیشبینی میکند ( ۱ ) تشخیص افسردگی ، اضطراب ، اسکیزوفرنی ، اختلالات دو قطبی یا استرس ناشی از ابتلا به افسردگی ، تحلیل رفتگی و علائم schizotypal در ۱۰، ۷۷۶ سویدی . اطلاعات در این سالها در دسترس بودند ، از جمله آغاز و توقف آنها در صورت امکان ، و سطح موفقیت آنها . تحلیلهای بقا برای آزمایش تاثیر تعامل موسیقی در بروز اختلالات روانی مورد استفاده قرار گرفت . تجزیه و تحلیل رگرسیون برای علایم روانی گزارششده به کار گرفته شد . علاوه بر این، ما تحلیل همکاری دوتایی را برای بررسی بیشتر این انجمن در حالی که کنترل ژنتیک و عوامل محیطی مشترک مشترک را کنترل میکنند انجام دادیم . نتایج نشان داد که افراد کلی که یک ابزار موسیقی ( مستقل از موفقیت موسیقی خود را بازی میکنند ) ممکن است ریسک کمی برای مشکلات بهداشت روانی داشته باشند ، هر چند که تنها برای مقیاسهای سلامت ذهنی گزارش شدهاست . هنگامی که کنترل روابط خانوادگی خانوادگی کاهش یافت ، پیشنهاد کرد که این انجمن به دلیل اثر منفی علی از بازی کردن نیست ، بلکه به اشتراک گذاری عوامل محیطی و ژنتیکی موثر بر مشکلات بهداشت روانی و ذهنی تاثیر میگذارد .
مقدمه نرخ بالای خودکشی در میان موسیقیدانان مشهور طی چند سال گذشته ، به عنوان مثال کریس کورنل ، لینکین پارک ، Avicii و کیت فلینت ، توجه رسانهها را به خود جلب کردند و این سوال را در مورد رابطه احتمالی بین مشکلات سلامت روانی و musicianship مطرح کردند . در راستای این موضوع ، یک بررسی اخیر در میان ۲، ۲۱۱ حرفهای شناختهشده انگلیسی ، نوازندگان را به احتمال زیاد برای گزارش مشکلات افسرده تری نسبت به افراد حاضر در the عمومی پیدا کردند . علاوه بر این ، چندین نفر مشهوری که در حرفههای خلاق شرکت داشتند نیز به خاطر بیماریهای روانی ، مانند وینسنت وان گوگ ، ارنست همینگوی و جان نش ، شناخته شدند . نشانداده شدهاست که بستگان سالم افراد مبتلا به اختلال دوقطبی یا schizophrenia دارای سطوح بالاتر of ، ۳ ، ۴ ، ۵ هستند . به طور کلی ، چنین یافتههایی نشان میدهند که خلاقیت و musicianship عوامل ریسک برای مشکلات سلامت روانی هستند
باب مارلی با قضاوت از نقلقول بالا یک شاعر و یک دانشمند بود . این به این دلیل است که حقیقت برای سر او وجود دارد - که از آهنگ راک Trenchtown بالا میرود . تحقیقات نشان میدهند که موسیقی نه تنها به ما کمک میکند تا با درد مقابله کنیم - میتواند به روشهای دیگر به سلامت جسمی و ذهنی ما نیز کمک کند . بخوانید تا یاد بگیرید چطور گوش دادن به آهنگهای موسیقی میتواند سلامتی شما را افزایش دهد.
موسیقی میتواند … ۱ . سهولت pain.Musi c میتواند به طور معناداری شدت درک درد را بویژه در مراقبتهای پزشکی , مراقبتهای ویژه , یا داروی تسکینبخش ( بخشی از مراقبتهای بهداشتی که بر پیشگیری و تسکین آلام بیماران متمرکز است ) کاهش دهد .
۲. به افراد انگیزه بیشتری بدهید تا بیشتر دوچرخهسواری کنند. یک مطالعه از دانش آموزان کالج مرد سالم ، نشان داد که در حالی که دوچرخهسواری دارای دوچرخههای ثابت است ، شرکت کنندگان در حین گوش دادن به منبع musicTrusted به سرعت کار کردند . یک پاداش اضافی : آنها همچنین از موسیقی بیشتر لذت بردند .
۳. بهبود انگیزه و عملکرد را بهبود بخشید . این یک راه ساده برای شکست دادن بهترین زمان است اگر شما یک دونده هستید : به موسیقی " پمپ " مورد علاقه تان گوش دهید . گوش دادن به موسیقی ممکن است به افراد کمک کند که سریعتر بدوند ، انگیزه ورزش خود را افزایش دهند و منبع enduranceTrusted خود را افزایش دهند .
موسیقی دارویی است . شما ممکن است انتظار داشته باشید که چنین بیانیهای از کسی در یک دایره با آهنگ ، یک قالب کریستال و یا یک مدیر اجرایی سابقه داشته باشد . اما این ایده که موسیقی میتواند برای سلامت و التیام روح مورد استفاده قرار گیرد ، به طور فزایندهای در شواهد علمی ریشه میگیرد - نه تیوری .
مطالعات اخیر نشان میدهد که چگونه افراد مبتلا به پارکینسون میتوانند به راحتی یاد بگیرند که در هنگام کمک به راه رفتن راحتتر راه بروند . تحقیقات دیگری نشان میدهد که کودکان اوتیسمی هنگامی که با موسیقی همراه میشوند آسانتر شدهاند و زمانی که موسیقی برای بیماران جراحان مغز انجام میشود ، داروی بیهوشی کمتری مورد نیاز است . شاید بسیاری از کودکان نارس به هنگام شنیدن موسیقی سریعتر وزن خود را به دست آورند .
مطالعات علمی - از تحقیقات مغز در یک سطح سلولی ، تا ارزیابیهای روانپزشکی از schizophrenics ، تا نمرات زبانی در بیماران سکته - همگی به یک نتیجه مشابه منتهی میشوند : موسیقی تنها نوعی سرگرمی نیست ، آن بصورت تکاملی قابلتوجه است . و هر چه بیشتر در مورد تاثیر موسیقی بر مغز بیاموزیم ، بیشتر درک میکنیم که چگونه میتوان آن را به عنوان یک مداخله درمانی به کار برد .
پروفسور کریستین گلد از گروه موسیقی آکادمی موسیقی در دانشگاه برگن در نروژ میگوید : " من در ابتدا به عنوان یک درمانگر موسیقی آموزش دیدم ، اما وقتی ۱۵ سال پیش وارد عمل شدم ، متوجه شدم که تحقیقات بسیار کمی در مورد این که چرا و چرا کار میکند انجام شدهاست . " طلا در مورد این که چگونه درمان موسیقی میتواند به افراد با طیف گستردهای از شرایط ، اعم از ناتوانیهای یادگیری گرفته تا اسکیزوفرنی و جنون کمک کند ، من برنامهریزی کرده بودم که بعد از چند سال تحقیق ، اما ۱۵ سال بعد ، هنوز در حال تحقیق هستم . چیز زیادی برای یادگیری وجود دارد ."
این مشارکت براساس یک سخنرانی در بخش " اثرات موسیقی روی سلامت " است - چه شواهد علمی ؟ " with ( دپارتمان روانشناسی بصری ، CHUV ) ) ، Gilles Gusewell ( دپارتمان هنرهای تجسمی ، رئیس GE ) در ۲۹.۰۹.۲۰۱۶ ، در طول هفته " هنر و سلامت ": نقش موسیقی در ارتقا سلامت و رفاه " استاد مطالعات پیشرفته در موسسه سلامت عمومی در موسسه بهداشت جهانی ، دانشگاه ژنو .
در یک بحث میان رشتهای ، همراه با متخصصان پزشکی ، روانشناسان و متخصصانی از مدارس هنر و موسیقی ، جامعهشناسی ممکن است بهترین راه برای فکر کردن به اثرات متقابل موسیقی و سلامتی از طریق استفاده از نمونهها را انجام دهد . زیرا اگر موسیقی بتواند رفاه را تحتتاثیر قرار دهد، همانطور که در مطالعات مختلف ( در پزشکی ، روانشناسی ، رواندرمانی و neurosciences ) دیده میشود و در طول این هفته بحث شد ، سلامتی و رفاه میتواند به نوبه خود تاثیری بر موسیقی و فرهنگ داشته باشد .
با این حال ، پیش از رفتن بیشتر ، نباید فراموش کنیم که سلامتی و موسیقی فعالیتهای اجتماعی هستند که در زندگی روزمره ما ریشه دارند ( یا از آنها اجتناب میکنیم ) . در حقیقت ، سلامت در خود نسبتا ً نسبی است به عنوان یک مقوله : چه چیزی خوب یا بد است ؟ ممکن است به راحتی دیده شویم که سلامت خوبی با معیارهای خاص ، و سلامت بد در رابطه با دیگران وجود دارد . با توجه به معیارهای مورد استفاده در یک کشور ، ممکن است سلامت خوبی داشته باشیم ، اما در وضعیت سلامتی بد . این فهرست ادامه دارد : تعاریف سلامتی وابسته به زمینه ( اجتماعی ، ی ، فرهنگی ) ، لحظه تاریخی ، گروه و جامعه که ما خود را با آن مقایسه میکنیم ، با توجه به معیارها و تعاریف . نیازی به گفتن نیست که امروزه در بسیاری از کشورها این مساله هنوز بسیار مورد توجه است . این شرط " افراد زیادی را دیده که پشت درهای بسته قرار دارند ، یا درمان میشوند یا برای محافظت دیگران در برابر سرایت یا جنایت ( Foucault ۱۹۶۱ ، ۱۹۷۶ ) . سوالی که پیش میآید ، همراه با کار مایکل Foucalt در مورد موضوع ، این است : اگر ما بتوانیم در قضاوت خود درباره آنچه به عنوان یک بیماری مهم است اشتباه کنیم ، پس چگونه حبس یا انزوا را برای درمان توجیه کنیم ؟ چه کسی تصمیم میگیرد ، براساس چه معیارهایی ؟ همین مساله مربوط به سرشماری و ممنوعیت ، میتواند در محصولات بهداشتی یا فرهنگی باشد .
هنر به قدری نامهربان که به نمونههایی که به طور خاص با فرهنگ و هنر مرتبط هستند رو کرد ، اجازه دهید با جدیدترین و شاید most ترین موارد شروع کنیم : اعلام این نشریه در سال ۲۰۱۴ توسط بسیاری از سایتهای خبری مهم ، که گرفتن سلفی اکنون به طور رسمی به صورت یک اختلال روانی براساس انجمن روانپزشکی آمریکا تبدیل شدهاست . این خبر بعدا ً نشان داده شد که شوخی است ، اما اینترنت با شنیدن این خبر که " ویروسی " شده بود ، لرزید . یک فعالیت فرهنگی ، شکلی از عکاسی ، که امروزه افراد بیشتری تمرین میکنند ، به عنوان یک مساله سلامتی تعریف میشوند . حتی اگر این خبر کاملا ً درست نبود ، جنبههایی از آن وجود دارند که به احتمال زیاد براساس مطالعات هنوز در حال پیشرفت در روانشناسی هستند [ ۱ ] [ ۲ ] : ارتباط بین استفاده قوی از سلفی و خودشیفتگی ، psychopathy و حتی رفتار dysmorphic بدن .
گوش دادن به موسیقی می تواند سرگرم کننده باشد و برخی تحقیقات نشان می دهد که حتی ممکن است شما را سالم تر هم کند. موسیقی می تواند منبع لذت و رضایت باشد ، اما فواید روانشناختی دیگری نیز وجود دارد.
این تصور که موسیقی می تواند در افکار ، احساسات و رفتارهای شما تأثیر بگذارد ، احتمالاً به همان اندازه تعجب آور نیست. اگر تا به حال در حین گوش دادن به سرود راک مورد علاقه تند و سریع خود احساس پمپ شدن کرده اید یا با اجرای زنده و مناقصه به اشک منتقل شده اید ، آنگاه به راحتی قدرت موسیقی را برای تأثیرگذاری بر خلق و خوی و حتی الهام بخشیدن از عملکرد درک می کنید.
تأثیرات روانی موسیقی می تواند قدرتمند و گسترده باشد. موسیقی درمانی مداخلی است که گاهی اوقات برای ارتقاء سلامت عاطفی ، کمک به بیماران در مقابله با استرس و تقویت بهزیستی روانشناختی مورد استفاده قرار می گیرد. برخی تحقیقات حتی نشان می دهد که ذوق شما در موسیقی می تواند بینشی از جنبه های مختلف شخصیت شما ایجاد کند.
موسیقی می تواند ذهن را آرام کند ، بدن را انرژی بخشد و حتی به افراد در مدیریت بهتر درد کمک کند. بنابراین چه مزایای بالقوه دیگری ممکن است موسیقی ارائه دهد؟
بیلی جوئل ، نوازنده آمریکایی ، یک بار گفت: "من فکر می کنم موسیقی به خودی خود در حال بهبود است." "این یک بیان انفجاری از بشریت است. این چیزی است که همه ما با آن روبرو هستیم. مهم نیست که از چه فرهنگی هستیم ، همه عاشق موسیقی هستند." بیشتر ما صمیمانه با این جمله موافقیم ، و این پیوند جهانی با موسیقی است که باعث شده محققان در سراسر جهان به بررسی پتانسیل درمانی آن بپردازند.
همه ما می توانیم حداقل به یک آهنگ فکر کنیم که وقتی آن را می شنویم یک واکنش احساسی برانگیخته می شود. این ممکن است ترانه ای باشد که به عنوان مثال اولین رقص را در عروسی شما همراه داشته باشد ، یا ترانه ای که یادآوری یک شکاف دشوار یا از دست دادن یک فرد محبوب را به شما یادآوری می کند.
باربارا الس ، مشاور ارشد ت و پژوهش در انجمن موسیقی درمانی آمریکا در گفتگو با پزشكی نیوز امروز گفت: "ما چنین ارتباط عمیقی با موسیقی داریم زیرا در مغز و بدن ما" سفت و سخت "است. "عناصر موسیقی - ریتم ، ملودی ، و غیره - در فیزیولوژی ، عملکرد و هستی ما تکرار می شوند."
با توجه به ارتباط عمیق ما با موسیقی ، شاید شگفت آور نباشد که مطالعات متعدد نشان داده اند که می تواند به نفع سلامت روان ما باشد. مطالعه ای که توسط محققان دانشگاه مک گیل در کانادا در سال 2011 انجام شد ، نشان داد که گوش دادن به موسیقی میزان دوپامین تولید شده در مغز را افزایش می دهد - یک ماده شیمیایی تقویت کننده خلق و خوی ، و آن را به یک درمان عملی برای افسردگی تبدیل می کند.
در اوایل سال جاری ، MNT گزارشی را در مطالعهای منتشر شده در روانپزشکی Lancet منتشر کرد که نشان می داد گوش دادن به موسیقی هیپ هاپ - خصوصاً آن از کندریک لامار - ممکن است به افراد در درک اختلالات سلامت روان کمک کند.
اما به طور فزاینده ، محققان دریافته اند که مزایای سلامتی موسیقی ممکن است فراتر از سلامت روانی باشد ، و در نتیجه ، برخی از متخصصان بهداشت خواستار این هستند که موسیقی درمانی به صورت گسترده تر در محیط مراقبت های بهداشتی گنجانیده شود.
مطالعات جدید نشان می دهد که موسیقی می تواند از دارو قدرتمندتر باشد.
چاپ نشانک
وقتی اولین فرزندم را به دنیا آوردم ، در بیمارستان به CD های موسیقی کلاسیک گوش کردم. فهمیدم که موسیقی به آرامش من کمک می کند و مرا از درد دور می کند.
ممکن است از موسیقی نیز برای منحرف کردن خود در موقعیتهای دردناک یا استرس زا استفاده کنید. یا شاید شما به امید پیشرفت عملکرد خود به موسیقی گوش داده اید یا می توانید کار کنید. اگرچه ممکن است احساس کنید که موسیقی به شما کمک می کند تا به نوعی احساس بهتری داشته باشید ، فقط اخیراً علم به این نتیجه رسیده است که دلیل آن چیست
دانشمندان علوم اعصاب دریافته اند که گوش دادن به موسیقی احساسات مثبت را از طریق مراکز پاداش مغز ما افزایش می دهد ، بازدیدهای دوپامین را تحریک می کند که می تواند باعث شود احساس خوب یا حتی فرسودگی ایجاد کنیم. گوش دادن به موسیقی همچنین نواحی دیگر مغز را روشن می کند - در واقع ، تقریبا هیچ مرکز مغزی دست نخورده باقی مانده است - این نشان می دهد که اثرات گسترده تر و استفاده بالقوه برای موسیقی است.
دستیابی عصبی موسیقی و نقش تاریخی آن در بهبودی و آئین های فرهنگی ، باعث شده است تا محققان راه هایی را برای بهبود موسیقی و سلامتی ما در نظر بگیرند. به طور خاص ، محققان به دنبال برنامه های درمانی در مراقبت های بهداشتی بوده اند - برای مثال ، کمک به بیماران در دوره نقاهت بعد از عمل یا بهبود نتایج برای افراد مبتلا به آایمر. در برخی موارد ، تأثیرات مثبت موسیقی بر سلامتی از دارو بیشتر بوده است.
در اینجا پنج روش وجود دارد که به نظر می رسد موسیقی بر سلامتی و رفاه ما تأثیر می گذارد.
موسیقی استرس و اضطراب را کاهش می دهد
موسیقی و سلامتی
موسیقی یک ویژگی اساسی گونه های انسانی است. تقریباً همه فرهنگ ها ، از ابتدایی ترین و پیشرفته ترین ، موسیقی را می سازند. این در طول تاریخ صادق بوده و در طول زندگی یک فرد صادق است. لحن یا نه ، ما انسان ها آواز می خوانیم و فروتن می شویم. به موقع یا نه ، می بندیم و می چرخیم. در مرحله یا نه ، ما می رقصیم و گزاف گویی می کنیم.
مغز و سیستم عصبی انسان برای تشخیص موسیقی از سر و صدا و پاسخ دادن به ریتم و تکرار ، لحن و لحن سخت است. آیا این یک حادثه زیست شناختی است یا اینکه در خدمت یک هدف است؟ گفتن امكان پذیر نیست. با این حال ، گروه متنوعی از مطالعات نشان می دهد که موسیقی ممکن است سلامت و عملکرد انسان را ارتقا بخشد.
موسیقی و مغز
موسیقی مانند هر صدا ، به صورت امواج صوتی به گوش می رسد. گوش خارجی امواج صوتی را جمع می کند و کانال گوش آنها را تا پرده گوش می بلعد. هنگامی که امواج به پرده گوش ضربه می زنند ، باعث لرزش آن می شوند. ارتعاشات در امتداد زنجیره استخوانهای ریز در گوش میانی منتقل می شوند تا اینکه به استخوان سوم یعنی بندها ، که به حون وصل می شوند برسند.
حون کوچک دنیای کمی شلوغ خود است. این ماده با مایعات پر شده است که در حدود 10،000 تا 15،000 سلول کوچک مو یا مژگان اطراف آن احاطه شده است. ارتعاشات stapes امواج سیال را از طریق حون حونی به شکل مارپیچ می فرستد. امواج مایع حرکات نوسان سلولهای مو را ایجاد می کنند. این سلولها به نوبه خود ، انتقال دهنده های عصبی شیمیایی را فعال می کنند که عصب شنوایی را فعال می کند و جریان های الکتریکی مینیاتوری را به قشر شنوایی در لوب تمپور مغز می فرستد.
از آنجا ، مسائل پیچیده تر می شوند. مطالعات با استفاده از اسکن MRI و توموگرافی انتشار پوزیترون (PET) نشان می دهد که شبکه های عصبی در قسمت های مختلف مغز مسئولیت اصلی رمزگشایی و تفسیر خصوصیات مختلف موسیقی را بر عهده دارند. به عنوان مثال ، یک منطقه کوچک در لوب تمپورال مناسب برای درک زمین ضروری است ، که اساس ملودی را تشکیل می دهد (الگوهای پیک به مرور زمان) ، آکورد (چندین تکه که همزمان صدا می کنند) و هماهنگی (دو یا چند ملودی همزمان). یکی دیگر از مراکز اطراف وظیفه رمزگشایی تایبرو است ، کیفیتی که به مغز امکان می دهد بین ابزارهای مختلفی که همان نت را بازی می کنند تمایز قایل شود. بخش دیگری از مغز ، مخچه ، ریتم پردازش می کند و لوب های فرونتال محتوای عاطفی موسیقی را تفسیر می کنند. و موسیقی که به اندازه کافی قدرتمند باشد تا ستون فقرات» شود ، می تواند مرکز پاداش» مغز را روشن کند ، دقیقاً مانند محرک های دلپذیر اعم از الکل تا شکلات.
اگرچه هر مغز انسانی سالم می تواند تمام کارهای پیچیده مورد نیاز برای درک موسیقی را انجام دهد ، مغز موسیقی دانان به اصطلاح دقیق تر با این کارها مطابقت دارد. در انتهای دیگر این طیف ، بیماران دارای آسیب مغزی ممکن است نقص قابل توجهی در موسیقی نشان دهند. دکتر الیور ساکس ، متخصص مغز و اعصاب و نویسندگان برجسته ، در کتاب خود Musicophilia در مورد بسیاری از انواع جالب آموزیا بحث می کند.
درباره این سایت